گویی ایرانیها تمام تفریحاتشان به خوردن و ریختن زباله و خرابی در محیطزیست تبدیل شده است. مهم نیست به کجا میروند و علت شهرت آن منطقه به چه دلیل است. همه چیز با خوردن آغاز میشود و زمانی این گردش به پایان میرسد که مواد غذایی تمام شود. این مسئله از همان ابتدای سال و در سیزده بدرها که یک حرکت و تفریح عمومی در بین همه اقوام ایران زمین است به شدت مشهود است.
چند وقتی است که استقبال از تورهای طبیعتگردی بسیار زیاد شده و این موضوع را میتوان از تعداد آگهیهای منتشره در این رابطه به خوبی فهمید. تورهایی که از یک روز تا یک هفته به دل طبیعت میروند و در صدد ایجاد فضایی خاطره انگیز و مملو از آرامش برای گردشگران هستند. اما این ارتباط و لذت یکطرفه است و وقتی به میزان آسیبهایی که از طرف مردم به محیطزیست توجه میکنیم، مشخص میشود، طبیعت از دست گردشگران در امان نیست و هر روز نالهای سر میدهد که صدایش به گوش هیچ کس نمیرسد.
هم اکنون یک نظریه وجود دارد و آن هم اینکه اگر به منطقهای بکر و زیبایی رفتید به هیچ عنوان در موردش با کسی حرف نزده و عکسهایش را منتشر نکنید، چون اگر این کار را بکنید و فقط شش ماه بعد دوباره به همان منطقه بروید با فاجعهای مواجه میشوید که باورش برای خودتان هم سخت است.
هم اکنون یک نظریه وجود دارد و آن هم اینکه اگر به منطقهای بکر و زیبایی رفتید به هیچ عنوان در موردش با کسی حرف نزده و عکسهایش را منتشر نکنید، چون اگر این کار را بکنید و فقط شش ماه بعد دوباره به همان منطقه بروید با فاجعهای مواجه میشوید که باورش برای خودتان هم سخت است.
به عنوان مثال وقتی منطقهای دل انگیز شناخته میشود، تورهای گردشگری تبلیغاتشان را برای سفر به آن نقطه آغاز میکنند. اما با در نظر گرفتن این مسئله که طبیعت بسیار آسیبپذیر است و در هر فضایی از آن ظرفیت نفرات محدودی میتوانند حضور پیدا کنند، گاهی در یک برنامه، افراد زیادی با چندین اتوبوس به طبیعت میروند. این فقط مختص تورهاست و باید خانوادههایی که با وسایل شخصی به این نقاط هجوم میآورند را هم به آن اضافه کرد که با رعایت نکردن مسائل زیستمحیطی ضربات و آسیبهای جبرانناپذیری به فرهنگ و محیط و فضای طبیعت وارد میکند.
در حال حاضر در زمینه گردشگری، بحث مادی بسیار زیاد مطرح است. بسیاری از آژانسها به دلیل مسائل مالی، هیچ چیز را رعایت نمیکنند. تورها در حالی به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند که هیچ فرهنگسازی در مورد نحوه استفاده و حضور در طبیعت را به همراهانشان نمیدهند. افراد زبالههای خود را در محیط میریزند، درختها را از بین میبرند، بوتهها را آتش میزنند و با به جا گذاشتن آثار زیانبارشان، آنجا را ترک میکنند. به جرئت میتوان گفت امروز دیگر از بحث طبیعتگردی چیزی باقی نمانده است و همه گشت و گذارها به یک دورهمی تبدیل شده است. شکل طبیعتگردی، کوهنوردی و دیدن مناطق بکر و زیبا با ۲۰ سال پیش به شدت تغییر کرده است.
گویی ایرانیها تمام تفریحاتشان به خوردن و ریختن زباله و خرابی در محیطزیست تبدیل شده است. مهم نیست به کجا میروند و علت شهرت آن منطقه به چه دلیل است. همه چیز با خوردن آغاز میشود و زمانی این گردش به پایان میرسد که مواد غذایی تمام شود. این مسئله از همان ابتدای سال و در سیزده بدرها که یک حرکت و تفریح عمومی در بین همه اقوام ایران زمین است به شدت مشهود است. همه چیز با خوردن میوه و شیرینی و آجیل عید که همه خانوادهها به همراه دارند شروع میشود و سپس با راه انداختن آتش و دود و جوجه و کباب ادامه مییابد و در نهایت هم با آش و میل کردن باقیمانده مخلفات به عصر سیزدهمین روز سال میرسند و کوله بارشان را جمع میکنند تا روز طبیعت را با ویرانگری کامل به پایان رسانده و رسماً به طبیعت هشدار میدهند که چنین سالی در پیش است. بعد از آن رسانهها از روز طبیعت و زبالهها و تخریبهای صورت گرفته در آن مینویسند و همه چیز بایگانی میشود تا سال بعد و روز از نو و روزی از نو.
اما نگرانی بسیار بزرگی که اکنون در زمینه گردشگری وجود دارد این است که بسیاری از مجریهای تورهای گردشگری متأسفانه مجریهای حرفهای نیستند و تورهای غیر مجاز زیاد داریم. زمانی که تورهای غیرمجاز زیاد میشوند، به واسطه قیمت کمی که لحاظ میکنند و به دلیل اینکه استاندارد خاصی هم ندارند، نمیتوانند آگاهانه سفر کنند و این را به گردشگر القا میکنند که سفر یک لذت زودگذر است، پس میتوانند هر کاری که آنها را شاد و راضی میکند انجام دهند. در تمام دنیا اصل بر این است که باید گردشگری پایدار باشد. یعنی وقتی که مسافر وارد طبیعت میشود بداند باید فقط رد پای خود را در طبیعت باقی بگذارد و آسیب دیگری به آن وارد نکند تا این طبیعت برای نسلها آینده نیز بماند. ولی متأسفانه، چون در ایران فقط جنبه اقتصادی برای تورها، و لذت و شادی زودگذر برای مردم از اهمیت برخوردار است، افراد ترجیح میدهند هر طور که دوست دارند با طبیعت و محیطزیست خود رفتار کنند. به همین دلیل هنوز ناآگاهانه سفر کردن، عیب نیست.